<< | >> |
ملیحه شهرستانی/ کارشناس ارشد مشاوره خانواده- چگونه می توان از درون فرد باخبر شد؟ چگونه می توان رفتار او را بدون آن که حرفی بزند پیش بینی کرد؟ به کدام یک از شیوه های ارتباط بیشتر می توان اعتماد کرد؟ کلام گوینده یا رفتار غیرکلامی و اصطلاحا زبان بدن او؟ شاید تاکنون برایتان اتفاق افتاده باشد که به فروشگاهی مراجعه کنید و رفتار فروشنده بر اساس این درک که شما فقط از سر کنجکاوی به آن مغازه رفته اید تا قیمتها دست تان بیاید و در یک فرصت دیگر برای خرید اقدام کنید، با شما متفاوت بوده باشد. با این که شاید شما خیلی با فروشنده وارد صحبت نشده باشید اما او از روی حالات غیرکلامی شما متوجه می شود که نیت شما از تماشای اجناس و قیمت کردن آن ها، خرید کردن است یا صرفا کنجکاوی درباره قیمت لباس ها! در بسیاری از موارد فروشنده بدون اینکه شما توضیحی بدهید سعی می کند با دادن یک جواب سربالا سوال تان را پاسخ گوید چون مطمئن است که شما تصمیم جدی برای خرید ندارید!
به زبان علمی، پیام هایی که توسط دست و حرکات صورت منتقل می شود، زبان بدن را تشکیل می دهند. بسیاری از افراد در ارتباطات روزانه خود آن قدر به زبان بدن اهمیت می دهند که اگر تناقضی میان آنچه به زبان افراد می آید و آنچه حرکات بدنشان بیان می کند، وجود داشته باشد، به زبان بدن اعتماد می کنند چرا که زبان گفتاری کاملا در کنترل و اراده افراد است حال آن که زبان حرکات بدن عمدتا به صورت ناخود آگاه و غیر ارادی عمل می کند و از آنچه واقعا در درون فرد می گذرد تصویر واقعی تری را عرضه می کند.
از اهمیت رفتارهای غیرکلامی در جامعه و برخورد با همکاران که بگذریم، به صمیمی ترین فضای ارتباطی یعنی روابط بین زن و شوهر می رسیم که بعضا رفتارهای غیرکلامی افراد در چنین فضایی خصوصا به هنگام گفت وگوهای دو نفره، اهمیتی چند برابر تصور پیدا می کند. شاید اگر بگوییم درصد زیادی از موفقیت در یک گفت وگو و ارتباط موثر با همسر یا فرزند، به رفتارهای غیرکلامی و در واقع زبان بدن فرد در رفتار با اعضای خانواده بر می گردد اغراق نکرده ایم. در بسیاری از موارد استفاده از این ابزار ارتباطی حتی می تواند از بروز تنش و پرخاشگری بین همسران پیشگیری کند.
یکی از این دو حالت را در نظر بگیرید:
۱- در حالی که مشغول حرف زدن با همسرتان هستید و از یک رویداد مهم که به فرض دیروز برایتان اتفاق افتاده، با او سخن می گویید اما او.... ناگهان از مقابل چشمانتان دور می شود و به سراغ تلویزیون می رود، روزنامه را به دست می گیرد و مشغول مطالعه آن می شود، یا به آشپزخانه می رود و خود را با شستن ظرف ها سرگرم می کند، به سراغ بچه ها می رود، گوشی تلفن همراه خود را برمی دارد و شروع به فرستادن پیامک می کند و ... یا بدون نشان دادن هیچکدام از این رفتارها در کنار شما می نشیند و به ظاهر شنونده درد دل های شما می شود اما با چشم هایش حرف های شما را دنبال نمی کند، انگار «این گوش در و آن گوش دروازه» است یا سرش را چنان پشت سر هم تکان می دهد که با زبان بی زبانی به شما می گوید «زودتر کلامت را قطع کن، حوصله ندارم، خسته ام و...».
۲- در حالت دوم همسر شما در مقابل تان می نشیند، دست هایش را زیر چانه اش می گذارد، با چشم هایش نگاهی پر از توجه را به شما هدیه می کند و همه توجه خود را متمرکز صحبت های شما می کند. ادامه کلام شما یا حتی غر زدن تان باعث نمی شود که او ابروهای خود را در هم بکشد و رفته رفته مردمک چشمش منقبض شود و صورت یک فرد عصبانی را به تصویر بکشد. در این حالت همسر شما با برقراری تماس چشمی به عنوان یکی از مهم ترین راه های برقراری ارتباط غیر کلامی نشان می دهد که برای صحبت شما ارزش قائل است.
به راستی شما با زبان بدن کدام یک از این افراد «هم زبان تر هستید»؟
۱- ارتباط چشمی و نگاه محبت آمیز با همسرتان برقرار کنید: در بسیاری از موارد زوجین به دلیل خستگی از کار، مسئولیت زیاد بچه ها، شنیدن خبر ناگوار بیماری یا فوت یکی از نزدیکان، یکنواختی و دلسردی از زندگی و... از برقراری ارتباط چشمی با همسرشان طفره می روند. از دست دادن نگاه محبت آمیز در زوجین باعث ایجاد فاصله و دور شدن تدریجی همسران از یکدیگر می شود و زمینه ایجاد یک ارتباط مطلوب را مسدود می کند. اغلب زوجینی که ارتباط چشمی موثر با یکدیگر ندارند توان حل مشکلات زندگی و مهارت حل مسئله را نیز از دست می دهند چون ارتباط شان در همان لحظات اول با یکدیگر قطع می شود.
۲- «چگونه بگوییم» مهم تر است از «چه بگوییم»: بار دیگر به مثالی درباره دو حالت غیرکلامی متفاوت همسرتان به هنگام صحبت کردن شما از یک مشکلی که اخیرا پیش آمده دقت کنید.
شاید جالب باشد که بدانید حتی فردی که مشغول غرغر کردن یا شکایت کردن از پاره ای از نواقص که در همسرش وجود دارد، است چنانچه گلایه کردن را با یک چاشنی شیرین و سنجیده از زبان بدن و رفتار غیرکلامی تلفیق کند می تواند این پیام را به همسرش منتقل کند: «من در حال درد دل کردن با تو هستم نه غرغر کردن و تحقیر کردن تو». متاسفانه در بسیاری از خانواده ها توجه به این موضوع که «چه بگوییم» بسیار مهم تر از این است که «چگونه بگوییم»!
۳- تفاوت های یکدیگر را در رفتار غیرکلامی درک کنید: از آنجا که زبان بدن ما بازتاب «احساس» ماست و از آنجا که خانم ها به لحاظ احساسی از ظرافت های بیشتری نسبت به مردان برخوردارند در نتیجه با رفتارهای غیرکلامی افراد از جمله همسر خود آشناترند.
شاید به همین دلیل است که زن ها زودتر از مردان از حالات صورت، وضعیت بدن و حرکات همسر خود در می یابند که او خوشحال است یا محزون و افسرده در حالی که آقایان از قدرت کمتری برای تحلیل رفتارهای غیرکلامی همسرشان و یا همان «ذهن خوانی» بهره مندند. چنانچه مایلید ارتباط سازنده تری با همسر خود برقرار کنید قبل از آن که با محتوای کلام او ارتباط پیدا کنید، رفتارهای غیرکلامی او را بشناسید.
شاید باور نکنید اما در این صورت به محض دیدن او می توانید تشخیص دهید که آیا الان وقتش هست که فلان خواسته یا موضوع را با او مطرح کنم یا صحبت کردن راجع به آن خواسته با توجه به علائم موجود، می تواند زمینه ایجاد یک تنش یا درگیری شدید را فراهم کند؟ به بیان دیگر زوجین با اندکی آگاهی از رفتارهای غیرکلامی همسرشان نه تنها می توانند از بروز پرخاشگری، تنش و یا دلزدگی جلوگیری کنند بلکه به همسرشان نشان می دهند که از قدرت همدلی بالا نیز برخوردارند.
۴- از برتری رفتارهای غیرکلامی در مقابل زبان کلامی استقبال کنید:
خوبی زبان بدن آن است که معمولا چندین حرکت در کنار همدیگر قرار می گیرد و یک پیام را منتقل می کند. مثلا اگر فرد درحال دروغ گفتن باشد، علاوه بر پلک زدن سریع آب دهانش هم خشک می شود یا اگر به هنگام گفت و گو، همسرتان با قسمتی از صحبت های شما موافق نباشد، کم کم به سمت عصبانیت پیش می رود و مجموعه ای از حرکات بدن او مثل مشت کردن دست ها در یکدیگر، تکان دادن سریع تر سر، بی قراری و برافروختگی صورت، در مجموع به شما نشان می دهد که رفته رفته، دارد عصبانی می شود. در شماره آینده توضیحات بیشتری درباره آموزش زبان بدن و رفتارهای غیر کلامی ارائه خواهیم داد.
الفبای زندگی....1
ازدواج با انگیزه های غلط
«موانع تحقیق در ازدواج»
یک سری از تفکرات هستند که مانع درست تحقیق کردن ما می شوند مانند:
تفکر غلط اول:بابای فلانی که خواستگاری دختر ما آمده آدم مطرحی است. استاد اخلاق است. استاد فلان است. این ها را فلانی معرفی کرده که آدم خیلی مهمی است. یا این خواهر یا داداش حاج آقا فلانی است. اینها اولین مانع تحقیق است. پدر و مادر و خواهر و برادرش، یا کسی که آن را معرفی کرده، مهم نیست که اینها چه کسانی هستند مهم این است که خود پسر (داماد) یا دختر (عروس) کی است؟
ما گاهی وقتها فریب کسی را می خوریم که به عنوان مُعرِّف است. چون داداش ایشان آدم بسیار بزرگی هستند، و چون ایشان معرفی کرده اند دیگر زشت است که ما هم برویم تحقیق کنیم. این یک تفکر غلط است. ممکن است داداش و خواهر و پدر و مادر و یا هر معرفی عالی باشد ولی این هیچ ربطی ندارد که خود این دختر یا سر هم عالی باشد! و مردم بی جهت این دو را با هم پیوند می دهند. مثلا می گویند اگر یک عیبی در این بود که ایشان او را معرفی نمی کردند. این حرفها را دور بریزید! هر کسی که می خواهد معرفی کرده باشد، باید خودتان هم بروید تحقیق کنید و این معرفهای سرشناس مانع تحقیق خود شما نشوند!
تفکر غلط دوم:گاهی می شود که ما طرف را حسابی پسندیدیم و حسابی به دلمان نشسته، بعد که می خواهید بروید تحقیق کنید همین پسندیدن شما قبل از تحقیق مانع تحقیق شما می شود. چون که دیگر درست تحقیق نمی کنید. در واقع در تحقیق ماست مالی می کنید. قابل توجه آنهایی که دو سه جلسه می روند خواستگاری و بعد تازه یادشان می افتد که بروند تحقیق کنند. قابل توجه آنهایی که با هم دوست می شوند. وقتی که او به دل تو نشسته یا اجازة تحقیق را به اطرافیان نمی دهید یا اگر هم تحقیق کنی ماست مالی می کنی! سراغ کسانی می روید و به نوعی سوال می کنید که او را تایید کنند. به دل نشستن و پسندیدن قبل از تحقیق ممنوع. برای همین است که می گوییم بعد از جلسة اول خواستگاری تحقیقات عمیق و جدی چند ماهه انجام بدهید. نه اینکه همین طور بدون تحقیق مدام جلسات خواستگاری را ادامه بدهید. وقتی به دل هم نشتید و بعد خواستید تحقیق کنید این اشتیاق شما را کر و کور می کند.
تفکر غلط سوم:گاهی باورها و تفکرات غلط دینی مانع تحقیق می شود. مثلا می گوید ما توکلمان بر خداست و همه چیز را می سپاریم به خود خدا و انشاء الله که خوب هستند! تو کجای دین این به خدا سپردن آمده است؟ اگر روایت و آیة قرآن در این مورد داریم بگویید تا ما هم بدانیم. ما روایاتی داریم که توصیه می کند کار خود را به خدا بسپارید ولی نه بدون حرکت و تلاش!
فردی آمد از رسول الله سوال کرد که آیا پای شترم را ببندم و به خدا توکل کنم یا پای شترم را نبندم و به خدا توکل کنم؟ رسول الله (ص) فرمودند پای شتر را ببند، و به خدا توکل کن.
پیامبر نفرمودند شتر را ره کن و به خدا توکل کن اتفاقی نمی افتد. یعنی اقدام عملی را انجام بده ولی به خدا هم بسپار چون ممکن است یک دزد بیاید و پای شتر را باز کند و شتر را ببرد.
اشتباه دیگری که می کنند این است که وقتی می بینند استخاره خوب آمده دیگر تحقیق نمی کنند. این غلط است. با دین خدا اینجوری بازی نکنیم. اینها تفکرات سنتی غلط دینی است. یک روایت به من نشان بدهید که بگوید اگر استخاره خوب آمد بدون تحقیق بروید ازدواج کنید.
مشاوره با
...امام على(ع): شاوِر فى اُمورِکَ الَّذینَ یَخشَونَ اللّهَ تَرشُد؛ [1]