زندگی دنج

زندگی دنج

اجتماعی
زندگی دنج

زندگی دنج

اجتماعی

درس خواندن مانعی برای ازدواج نیست

شنبه ها: مهارت های پیش از ازدواج
درس خواندن مانعی برای ازدواج نیست
خراسان - مورخ شنبه 1392/10/21 شماره انتشار 18596

پسری ۲۹ ساله، مجرد و دانشجو دارم، پسر خوبی است اما می گوید ازدواج مانع پیشرفت تحصیلی من می شود و به همین دلیل تا پایان تحصیلاتم قصد ازدواج ندارم. آیا چنین عقیده ای درست است؟

حجت الاسلام دکتر محمد دولت خواه، عضو انجمن روان شناسی اسلامی حوزه علمیه قم: اگر بخواهیم از نگاه اسلام به این قبیل سوالات پاسخ دهیم باید بگوییم اسلام تاکید فراوان در مورد ازدواج دارد. رهبانیت در اسلام نیست. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هرکس ازدواج نکند از من نیست.» اسلام دین اعتدال است. فقط در صورتی می توان گفت شخص اجازه ازدواج ندارد که یک بیماری مسری داشته باشد و پزشک تشخیص دهد که با ازدواج این بیماری به دیگری هم سرایت می کند.

عقل چه می گوید؟

اما بعد از نگاه شرعی باید به این مسئله نگاه عقلانی داشت. باید ببینیم عقل انسان در این باره چه می گوید؟ آیا واقعا ازدواج مانع پیشرفت تحصیلی و علمی است؟ در پاسخ به این سوال باید گفت اگر چنین باشد باید تمام ازدواج هایی که تا الان انجام شده است مانع پیشرفت تحصیلی زوجین شده باشد یا اگر نگوییم همه، باز هم برای رسیدن به این نتیجه که ازدواج مانعی برای تحصیلات به شمار می آید باید درصد قابل توجهی از افراد متاهل باشند و ثابت کنند که ازدواج مانع پیشرفت تحصیلی شان شده است در صورتی که می دانیم چنین نیست.

به رشد همه جانبه بیندیشیم

نکته سوم این که بخشی از پیشرفت انسان پیشرفت تحصیلی است یا به عبارت بهتر رشد شخصیت انسان فقط بعد علمی ندارد. شخصیت انسان ابعاد مختلفی دارد که شامل ابعاد عاطفی، رفتاری، تعقلی و فکری است.

اگر انسان بخواهد پیشرفت علمی داشته باشد و حتی اگر فرض کنیم ازدواج مانع این پیشرفت محسوب شود و شخص برای رسیدن به رشد علمی ازدواج نکند آیا چنین شخصی که رشد علمی داشته در دیگر ابعاد هم پیشرفت کرده است؟ آیا رشد عاطفی، رفتاری، اقتصادی و مدیریتی هم خواهد داشت؟ مسلم است که به ابعاد مختلف رشد شخصیت نرسیده است.

برطرف کردن یک نیاز اساسی، مانع محسوب نمی شود

نکته چهارم این که چطور ممکن است انسانی که احتیاج دارد و در فطرت و فیزیولوژیک و جنبه های مختلفش یک مکمل برایش گذاشته اند با ازدواج از رشد و پیشرفت دور شود؟ وقتی نیاز انسان به همسرگزینی باشد آیا رفع نیاز به روش درست و آگاهانه باعث رشد او می شود یا سوختنش؟ وقتی انسان تشنه است اگر آب پیدا کند انرژی می گیرد و فعالیتش بیشتر می شود. انسان گرسنه تا زمانی که نیازش برطرف نشده ضعیف است و روز به روز ضعیف تر می شود و زمانی که غذا می خورد سلول هایش زنده، بدنش شاداب و تحرکش زیاد می شود حالا اگر یکی از نیازهای انسان که نیاز جنسی است با دوری از ازدواج تامین نشود آیا باز هم این انسان انگیزه رشد، حرکت و شادابی در رفتار و... خواهد داشت؟ یا به فردی افسرده و نیازمند تبدیل می شود؟! واقعیت این است که اگر فرد نتواند در زمان مناسب و درست به این نیاز اساسی پاسخ دهد ممکن است این مسئله خود را به شکل یکی از اختلالات شخصیتی مانند افسردگی، اضطراب یا وسواس فکری نشان دهد یا انحرافات دیگر به همراه داشته باشد و باعث اختلال رفتاری در انسان شود. بنابراین نمی شود به بهانه پیشرفت تحصیلی یک نیاز وجودی انسان را سرکوب کرد. علاوه بر این فرد با ازدواج به موقع و آگاهانه به آرامش دست پیدا می کند، حال چطور می شود با این آرامش به رشد علمی دست نیابد؟ مسلم است وقتی انسان از جانب همسر تامین می شود چه به لحاظ عاطفی و چه از ابعاد دیگر توان فکری اش بالا می رود، انرژی پیدا می کند و یک حرکت رو به جلو خواهد داشت نه توقف و نه عقب گرد.

صورت مسئله را پاک نکنید

نکته پنجم این است که ببینیم چه موانع دیگری برای ازدواج وجود دارد ممکن است این مانع اقتصادی، خانوادگی یا هر مانع دیگری باشد که نمی گذارد ما به ازدواج فکر کنیم در صورتی که باید آن مانع برطرف شود نه این که صورت مسئله را پاک کنیم. مثل کسی که در شهری زندگی می کند و می خواهد به شهر دیگری برود که آنجا کار مهمی دارد ولی مانعی سر راهش است. آیا درست است بگوید که من از این سفر صرف نظر می کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد