زندگی دنج

زندگی دنج

اجتماعی
زندگی دنج

زندگی دنج

اجتماعی

پاسخ به 8 مشکل در اتاق مشاوره خراسان



پاسخ به 8 مشکل در اتاق مشاوره خراسان
خراسان - مورخ پنج‌شنبه 1392/10/05 شماره انتشار 18585
حسادت باجناق‌ها، ازدواج مجدد و اختلافات زناشویی

درمان لکنت زبان در بزرگسالان

پسری 25 ساله هستم، لیسانس و شغل آزاد دارم. به دلیل لکنت زبان جرأت رفتن به خواستگاری را ندارم.خجالت می کشم طرف مقابلم این موضوع را بفهمد.

آسیه امیدوار- کارشناس ارشد روان شناسی: لکنت زبان، نوعی اختلال ارتباطی است که باعث ایجاد وقفه در توانایی فرد برای شکل دهی کلمات و جملات لازم به منظور برقراری ارتباط کلامی با دیگران می شود. در پدید آمدن این اختلال عوامل فیزیولوژیکی،عاطفی،اجتماعی و یا ترکیبی از آن ها نقش دارند.این اختلال معمولا از سنین ۴-۲ سالگی که کودک آغاز به صحبت می کند خود را نشان می دهد اما در برخی افراد در سنین شروع مدرسه و یا در دوران بلوغ نمایان می شود.

از عوامل موثر بر لکنت، می توان به عوامل زیستی و روانی- اجتماعی اشاره کرد:

* عوامل زیستی:مثل آسیب های قبل از تولد،حین تولد و دوران کودکی، وجود ناهنجاری هایی در دستگاه صوتی

* عوامل روانی-اجتماعی:مثل احساس تهدید و ناامنی،احساس پذیرفته نشدن از سوی اعضای خانواده، احساس اضطراب در موقعیت های ویژه، شوک های عاطفی و روانی

درمان انتخابی برای لکنت زبان استفاده از روش های رفتاری،اصلاح روش تنفس و مراجعه به گفتاردرمانگر است.

دارو درمانی در این اختلال(به جز در موارد خاص)جایگاهی ندارد و یک گفتاردرمانگر نقش موثرتری در این خصوص ایفا می کند.البته گاهی باید از کمک یک روانشناس نیز بهره برد چون در بسیاری از موارد یک علت روانی و یک اضطراب نهفته در این اختلال وجود دارد که باید آن را شناخت و برطرف کرد.

۴ توصیه به افراد مبتلا به لکنت زبان:

1) همواره سعی کنید در هنگام صحبت کردن آرامش داشته باشید. خونسرد باشید و ارتباط چشمی خود را با مخاطب حفظ کنید.

2) لکنت زبان یک مشکل قابل حل است.پس به عنوان یک نقطه ضعف به آن نگاه نکنید، آن را بپذیرید و درصدد درمان و رفع آن برآیید.

3) به هنگام صحبت کردن همه حواس خود را متوجه لکنت خود نکنید بلکه بیشتر روی انتقال منظور خود متمرکز شوید.

4) سعی نکنید لکنت خود را از دیگران پنهان کنید.اگر مخاطب شما از این مشکل باخبر باشد راحت تر آن را می پذیرد.

بهتر است با درنظر گرفتن این نکات حتما از یک گفتاردرمانگر و یا یک روانشناس کمک بگیرید.ضمن این که شما را دعوت می کنم سری به سایت انجمن لکنت ایران(www.loknat.org) بزنید و از تجارب مشابه، راهکارها، برنامه ها و جلسات گروهی حضوری و اینترنتی آن مطلع شوید. نکته آخر این که هیچ گاه به خاطر این مشکل کوچک خود را از موقعیت های مهم زندگی محروم نسازید.حتما در عین حال که برای رفع این موضوع گام بر می دارید،به فکرتشکیل زندگی خود نیز باشید.چه بسا در کنار یک همسر و همراه مطمئن بخش زیادی از این مشکل به خودی خود برطرف شود.

نگرانی از ازدواج مجدد برادر

سلام، چه واکنشی درباره ازدواج مجدد برادرم نشان دهم؟ آیا نصیحت فایده ای دارد که تصمیم خود را عوض کند؟ چه رفتاری با او داشته باشم؟

سیمین قربانی-کارشناس ارشد مشاوره خانواده

مخاطب عزیز نگرانی شما درباره زندگی برادرتان قابل درک است.

درصورتی که برادرتان در حال حاضر همسر دارند. در ابتدا توصیه می کنم با برادرتان صحبت کنید و دلایل این تصمیمش را جویا شوید.

با خانواده فعلی برادرتان نیز صحبت کنید و ریشه اصلی مشکل را بیابید.

چه بسا مشکلات خانواده برادرتان که حل شود او از این تصمیم یعنی ازدواج مجدد منصرف شود. گاه افراد به علت نداشتن قدرت حل مسئله و ناتوانی در روبه رو شدن با مشکلات و یا پیچیده شدن مشکلات خانوادگی سعی می کنند از محیطی که دارای این شرایط است به نحوی دور شوند.

دیگر نشانه های رفتاری برادرتان از جمله افسردگی را نیز بررسی کنید. در صورتی که خودتان این تخصص را ندارید حتما با مراجعه به مشاور به این موضوع رسیدگی کنید.

اما درصورتی که برادرتان به تازگی از همسر خود جدا شده است و تصمیم دارد دوباره ازدواج کند این نکات را با وی در جریان بگذارید: نخستین عاملی که تعیین کننده آمادگی فرد جدا شده برای تشکیل زندگی مجدد است، این است که حساب و کتاب های عاطفی او در زندگی اولش برای همیشه بسته شده باشد؛ زیرا برخی از افراد همچنان بعد از اتمام طلاق، درگیر ازدواج اول خود هستند.

برای مثال هنوز به همسر سابق خود فکر می کنند و... تمام این علائم نشان دهنده آن است که رابطه هنوز حل و فصل نشده و فرد خود را از عواطف ازدواج اولش بیرون نکشیده است.

این دسته از افراد برای وارد شدن به یک رابطه عاطفی جدید نباید عجله کنند، فرد می داند که ازدواجش تمام شده، اما همچنان برای برگشت به رابطه تلاش می کند.

در این صورت گاهی اوقات بهترین کار، آن است که دوباره با همسر قبلی اش در این باره گفت وگو کند. این کار برای فرد 2 مزیت دارد:

1 - یا به فرد کمک می کند که رابطه به سمت بهبود برود و از نو شکل بگیرد.

2 - یا اینکه رابطه این بار سریع به سمت پایان پیش برود.

فرد بعد از پایان رابطه باید سعی کند پرونده ازدواجش را ببندد. یک طلاق باید بی تفاوتی و خنثی بودن فرد نسبت به همسر گذشته اش را در پی داشته باشد.

یعنی فرد با دیدن همسر قبلی خود دیگر عصبانی نمی شود، تپش قلب نمی گیرد و هیچ حس منفی و مثبتی نسبت به او ندارد، تمام  این موارد علائم پایان رابطه است و فرد می تواند با آزادی افکار خود به ازدواج مجدد فکر کند.

از اختلاف نظرهای زن و شوهری بحران نسازید

پسری 22 ساله هستم. یک سال و سه ماه پیش با دختری که 4 سال از خودم کوچک تر است، ازدواج کردم. مشکل ما این است که تفاهم نداریم و همدیگر را درک نمی کنیم.

مشاور:غفوریان- مخاطب گرامی، سعی کنید "واقع بین" باشید. در زندگی زناشویی واقع بینی به معنای این است که اختلاف بین همسران امری اجتناب ناپذیر است. اما با وجود این اختلافات شیوه کنار آمدن، شناختن یکدیگر و پذیرفتن تفاوت ها، حل تعارض و یا پیشگیری از جدی شدن تعارضات شدنی و ممکن است. کاری که شما و همسرتان باید انجام دهید این است که سعی کنید شباهت های میان خودتان را به عنوان نقاط تفاهم گسترش دهید و محبت خود را به هم ابراز کنید. این که بیان کردید همسرتان 4 سال از شما کوچک تر است، اگر منظورتان اشاره به اختلاف سنی است باید بگویم که این فاصله سنی از دیدگاه روان شناسی مناسب است! اینکه بتوانیم در زندگی زناشویی به عنوان زن یا شوهر، همسرمان را درک کنیم بستگی به این دارد که تا چه اندازه شخصیتی انعطاف پذیر داریم. اینکه تصور کنید همسر ایده آل وجود دارد، کاملاً اشتباه است. اینکه شما بتوانید به این حد از پختگی برسید که محدودیت های همسرتان را نیز مانند نقاط قوت او ببینید به ایجاد احساس خوشبختی در شما کمک می کند. اختلاف زناشویی یا نبود تفاهم را یک مسئله غیر قابل حل قلمداد نکنید و بدانید رفتاری که شما در مقابل این مسئله انجام می دهید اگر نادرست باشد می تواند آن را به یک فاجعه تبدیل کند. اگر از همسرتان و علایق و نیاز های او به قدر کافی اطلاع داشته باشید شاید بهتر بتوانید به راه حل هایی دست پیدا کنید که مورد پذیرش هر دوی شماست. بهترین راه حل برای رسیدن به تفاهم و درک متقابل راه حلی است که زن و شوهر ، هردو آن را بپذیرند. اگر ما با برخی رفتارهای همسرمان هم نظر نیستیم به معنای مخالفت با شخصیت او نیست، ممکن است شما درباره یک مسئله اتفاق نظر نداشته باشید اما این بدان معنی نیست که نمی توانید به زندگی مشترک خود ادامه دهید!

ضرورت توجه به سایر ملاک های انتخاب همسر

- پسری ۲۲ساله هستم. مدتی است در دانشگاه به دختری علاقه مند شده ام. موضوع را با خانواده مطرح کردم ولی مخالفت می کنند و دلیل مخالفت شان این است که او ۲ماه از من بزرگ تر و تک فرزند است.

مشاور: متین نژاد: بهتر است برای تصمیم گیری درباره انتخاب همسر و همچنین شناخت فرد موردنظر و خانواده اش، فرصت بیشتری رابه خود و خانواده تان بدهید شما اشاره نکردید که چه مدت است با او آشنا شدید. با خانواده تان صحبت کنید و از آن ها بخواهید که با خانواده این خانم بیشتر آشنا شوند، فرصت بیشتری را برای تصمیم گیری به آن ها بدهید. همچنین دیگر ملاک های ازدواج از قبیل همخوانی خانواده ها به لحاظ مسائل اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و ... را حتما در نظر بگیرید.

پایانی بر دعواهای خواهر و برادری

من و خواهر کوچک ترم، همیشه با یکدیگر دعوای لفظی می کنیم. در ضمن نسبت به من حسادت هم می کند. حتی اگر تقصیر من باشد، نمی توانم کوتاه بیایم. پنج سال از او بزرگ ترم. واقعا وقتی فکر می کنم پیش پدر و مادرم و بقیه شرمنده می شوم اما دست خودم نیست.

سید محمد پاکدامن – کارشناس ارشد خانواده:

با توجه به این که شما از خواهرتان بزرگ تر هستید باید بدانید که یک نقش حمایتی دارید یعنی وظیفه دارید که مراقب خواهر کوچک ترتان باشید. زمانی که خواهر کوچک تر به هر دلیلی با شما دعوا می کند، اگر شما هم بخواهید با مقابله به مثل، برخورد یا دعوا کنید، نشان دهنده این است که هنوز خیلی بزرگ نشده اید. رفتارهای دعواگونه، رفتارهای کودکانه ای است که از فرزند بزرگ تر انتظار نمی رود. یک نکته دیگر هم این است که هر زمان که بین فرزندان دعوایی پیش می آید، بهترین حالت این است که والدین دعواها را مدیریت کنند. والدین در این مواقع باید با هر 2 فرزند صحبت کنند و به هیچ وجه فراموش نکنند که باید عدالت را رعایت کنند و حق را همیشه به فرزند بزرگ تر یا کوچک تر ندهند. همچنین والدین می توانند با فرزند بزرگ تر صحبت کنند که هر زمان، برخورد یا مشاجره ای بین او و خواهرش پیش می آید، به آن ها مراجعه کند. در این مواقع، اگر والدین با فرزندان به عدالت رفتار کنند، مشکل حسادت هم بین فرزندان حل می شود.

ورزش؛ راهی برای جلوگیری از تقویت افکار منفی

- خانمی ۲۵ساله و متأهل هستم. دچار افسردگی شده ام. استرس زیاد ی دارم. باید چه کار کنم تا فکرهای منفی و استرسم کم شود؟

اعظم متین نژاد، کارشناس ارشد روان شناسی:

خواهر گلم غمگینی حالتی است که همه ما گاهی دچارش می شویم. به خصوص وقتی دچار ناکامی یا شکست در زندگی می شویم. وقایع ناراحت کننده، از دست دادن یک رابطه یا مرگ یکی از عزیزان باعث غمگینی ما می شود. این حالت معمولا با علایمی مثل تغییر در خلق و خو، بی علاقگی به فعالیت های روزمره، کسالت، پرخوابی یا کم خوابی همراه است اما این علایم معمولا بیشتر از چند روز طول نمی کشد، اگر این علایم بیش از چند روز به طول بینجامد و باعث اختلال در زندگی روزمره شود حتما باید به یک روان شناس معتمد مراجعه کنید. برای این که استرس و افکار وسواسی کاهش پیدا کند، بهتر است سعی کنید وارد فعالیت های اجتماعی شوید که نیاز به تمرکز زیاد نداشته باشد. حتما ورزش کنید و افکار منفی را در خود تقویت نکنید. مثلا به خودتان نگویید «من نمی توانم»، در ضمن حتما تغذیه مناسبی داشته باشید. علاوه بر همه نکات یاد شده ، فراموش نکنید که دل آرام نگیرد جز با یاد خدا، بهترین کسی که حتی در روزهای سخت زندگی می توانید با او درددل کنید، پروردگار است، با خداوند صحبت کنید تا افکار مزاحم از شما دور شوند.

جلوگیری از تلنبار شدن مسائل حل نشده در ذهن

خانمی هستم 30 ساله ، خیلی زود عصبانی می شوم و همیشه با خودم و بچه هایم درگیرم و فکر و خیال و استرس زیاد دارم، دچار کم خونی و تپش قلب هم هستم.

پریسا غفوریان، کارشناس ارشد روان شناسی:

دوست عزیز، ظاهراً این مسئله ذهن شما را بسیار مشغول کرده، اما این که خودتان به این نتیجه رسیده اید که باید خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید عالی است. به عنوان اولین پیشنهاد، سعی کنید بدون اضطراب و با قصد حل مسئله زمانی مناسب را انتخاب کنید و در آن به اولویت بندی افکارتان بپردازید. شما در درجه اول به یک نظم دهی در ذهنتان نیازمندید. این که به چه می اندیشید که شما را بیش از هر چیز نگران و عصبی می کند؟ چه مسئله حل نشده ای در ذهنتان است؟ گاهی ما به صورت ناخودآگاه تمام تعارضات درونی و بیرونی خود را که نتوانسته ایم به درستی یا به طور کامل حل کنیم به شکل پرخاشگری و عصبانیت خصوصاً روی دیگران بروز می دهیم! این امر سبب رنجش دیگران از ما، محدود شدن روابط گرم خانوادگی و در نهایت افزایش خشم بیشتر نسبت به خودمان می شود.پس اول سازمان دهی ذهنی کنید و سپس به مشخص کردن نقش خودتان در مسئله بپردازید. گاهی دررابطه با مسائلی که در حل آن ها نقش زیادی نمی توانیم داشته باشیم باید راه حل "پذیرش" را انتخاب کنیم! پذیرفتن نه به معنای سوختن و ساختن، بلکه به معنای درد را به رنج تبدیل نکردن است. در آخر، سعی کنید گذشته ای را که گذشته و آینده ای که هنوز نیامده را رها و در زمان حال زندگی کنید که آرامش روح و روان شما در گرو همین امر است. همچنین می توانید به یک روانشناس برای یادگیری مهارت های کنترل خشم مراجعه کنید. در نهایت این که حتماً با یک پزشک عمومی نیز مشورت کنید به این علت که کم خونی و تپش قلبتان می تواند عاملی باشد برای ایجاد احساس خشم در شما.

شوهرم به باجناقش حسادت می کند

نزدیک ۷سال است که زندگی مشترک را شروع کردیم. ۴سال پیش خواهر کوچک ترم ازدواج کرد شوهرم نسبت به شوهرخواهرم (باجناقش) حسادت زیادی می کند تا جایی که الان حتی دوست ندارد همزمان با آن ها به خانه مادرم برویم، حتی همیشه مرا با خواهرم مقایسه می کند و می گوید او از من زرنگ تر است! خیلی خسته شده ام. با وجود این که ما هیچ مشکل دیگری با هم نداریم ولی هر شب به بهانه های مختلف درباره این قضیه دعوا داریم!

مشاور/ قربانی: خانم گرامی در پاسخ به سوال شما باید به زوایای مختلفی توجه کرد.

برای این که بتوانید نتیجه نسبتا خوبی از این پرسش و پاسخ به دست بیاورید نکاتی را به ترتیب عنوان می کنم:

1 - شما مهم ترین شخص در زندگی همسرتان هستید و بیشتر از هرکسی با او وقت می گذرانید بنابراین به خوبی می توانید آنچه را که همسرتان به عنوان همدم از شما انتظار دارد شناسایی و سعی کنید او را خوشحال کنید.

2 - به جای بحث و مشاجره برای حل مسائل و مشکلاتی که گاه و بیگاه در زندگی زناشویی رخ می دهد با حفظ آرامش خود و همسرتان، موضوع را در زمان مناسبی مطرح کنید تا به نتیجه مطلوب برسید. مشاجراتی که در انتهای روز اتفاق می افتد به علت خستگی دو طرف غالبا بی نتیجه و بی پایان است.

3 - موضوع خواهرتان و همسرشان را نیز عمیقا بررسی کنید. گاه ما خودمان با حساس کردن اطرافیانمان نسبت به شخصی خاص و یا مقایسه های بی جا باعث ایجاد بگو مگوهای تمام نشدنی می شویم و همین موضوع دامن گیر خودمان نیز می شود. به این معنا که هم زمان ما همسرمان و یا دیگران را با بی توجهی در بوته مقایسه قرار می دهیم و این زمینه را برای مقایسه خودمان نیز فراهم می کنیم.

4 - با شناسایی نقاط قوت و ضعف خود، روی توانایی ها و ویژگی های مثبت تان تمرکز کنید و آن ها را افزایش دهید.

5 - با مطالعه بیشتر در زمینه روانشناسی مردان، سعی کنید همسرتان را بیشتر بشناسید.

در انتها توصیه می شود برای حل بهتر این موضوع به مشاوری امین مراجعه کنید.

چقدر همسرتان را چک می‌کنید

چقدر همسرتان را چک می‌کنید


پسورد ایمیل همسرتان را دارید؟ پیامک هایش را می خوانید؟ مراقب رفت و آمدهایش هستید؟ دوست دارید در این مورد با تبیان حرف بزنید؟ این صفحه متعلق به شماست ...


چک کردن همسر

نظر شما درباره ی حریم شخصی در زندگی متاهلی،چیه؟

خوب معلومه که حریم شخصی چیز مهمیه. درسته من و همسرم ازدواج کردیم اما هر کدوم از ما می توانیم روابط و زندگی خصوصی خودمون رو داشته باشیم البته نه به پررنگی زمان مجردی!

 

پس همسر شما می تونه با خیال راحت تلفن همراهش رو پیش شما بگذاره ؟

نه تنها می تونه بلکه باید این کار رو بکنه . این حق مسلم منه که بدونم چه کسایی به همسرم پیامک می زنن؟

 

شما که گفتید :حریم شخصی مهمه!

بله حریم شخصی مهمه و باید بهش احترام گذاشت اما نه تا این حد. مثلا اگه همسرم غذایی رو دوست نداره ،من مجبورش نمی کنم اونو بخوره! می تونه کتاب بخونه و فیلم هایی که دوست داره ببینه.البته اگه فیلم هایی که من می گم رو ببینه خوب بهتره!

*****

همه ی انسان ها زندگی شخصی خودشان را دارند ، وقتی بله می گویند و یک «ما» می شوند، تکلیف بعضی چیزها را باید معلوم کنند.

اولین چیزی که باید مشخص شود ،تکلیف «من» گذشته ی آنهاست. هیچ کس منکر این نیست که  بعد از ازدواج باید تغییر کرد، آدمی که صفحه ی دوم شناسنامه اش خالیست با کسی که مشخصات همسر در شناسنامه اش پر شده است، زندگی متفاوتی را تجربه می کند اما این به معنی آن نیست که بعد از ازدواج دیگر خبری از هویت فردی و حریم خصوصی نباشد. فکر می کنم تا اینجای بحث با من موافق باشید؛ اما تعریف این حریم خصوصی چیست؟

برای هر کسی و در هر فرهنگی این تعریف متفاوت است و این تفاوت تعریف ها می تواند زندگی را با مشکلاتی روبه رو کند.

حریم خصوصی

نظر شما چیست؟ شما که ازدواج کرده اید و داخل گود زندگی هستید و یا شما که هنوز در عالم مجردی به سر می برید اما برای زندگی آینده تان نقشه های رنگارنگی دارید.

 

تبیان و دیگر کاربران می توانند از نظرات شما استفاده کنند.

 

 

بخش خانواده ایرانی تبیان

بچـه که بودیـم ...


بچـه که بودیـم ...
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
بچه که بودم چه دل بزرگی داشتم

اکنون که بزرگم چه دلتنگم


کاش دلم به بزرگی بچگی بود

کاش همان کودکی بودم که حرفهاش

را از نگاهش می شد خوند


کاش برای حرف زدن

نیازی به صحبت کردن نداشتم


کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود 

کاش قلب ها در چهره بود


اما اکنون اگر فریاد هم بزنم کسی نمی فهمد

و دل خوش کرده ام که سکوت کرده ام


دنیا را ببین ...

بچه که بودم از آسمان باران می آمد

بزرگ شده ام و از چشمهایم می آید!


بچه که بودم همه چشمای خیسم رو میدیدن

بزرگ شدم و هیچکی نمیبینه


بچه بودم تو جمع گریه می کردم

بزرگ شدم تو خلوت


بچه بودم راحت دلم نمی شکست

بزرگ شدم خیلی آسون دلم می شکنه 


بچه بودم همه رو ۱۰ تا دوست داشتم

بزرگ که شدم بعضی ها رو هیچی

بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست دارم


بچه که بودم قضاوت نمی کردم و همه یکسان بودن

بزرگ که شدم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که

اندازه دوست داشتنم تغییر کنه


کاش هنوزم همه رو

به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتم


بچه که بودم اگه با کسی

دعوا میکردم ۱ ساعت بعد از یادم می رفت

بزرگ که شدم گاهی دعواهام سالها تو یادم موند و آشتی نکردم


بچه که بودم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدم

بزرگ که شدم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخ هم سرگرمم نمیکنه


بچه که بودم بزرگترین آرزوم داشتن کوچکترین چیز بود

بزرگ که شدم کوچکترین آرزوم داشتن بزرگترین چیزه


بچه که بودم آرزوم بزرگ شدن بود

بزرگ که شدم حسرت برگشتن به بچگی رو دارم


بچه که بودم تو بازیهام همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردم

بزرگ که شدم همش تو خیالم بر میگردم به بچگی


بچه بودم درد دل ها را به هزار ناله می گفتم و همه می فهمیدند

بزرگ شده ام، درد دل را به صد زبان به کسی می گویم ...

اما هیچ کس نمی فهمد


بچه که بودم دوستیام تا نداشت

بزرگ که شدم همه دوستیام تا داره


بچه که بودم، بچه بودم

بزرگ که شدم، بزرگ که نشدم هیچ؛ دیگه همون بچه هم نیستم

ای کاش با همون صفتهای خوب و پاک بزرگ می شدیم.

طبقه بندی مواد اعتیاد آور و روانگردان

طبقه بندی مواد اعتیاد آور و روانگردان

 

مواد روانگردان ثأثیرات مخربی بر روی مغز، جسم و روان افراد مصرف‌کننده می گذارد. این مواد بر روی سیستم عصبی تأثیر منفی گذاشته و اختلالاتی را در مغز «آسیب مغزی» Brain  Damage ، جنسیت، خواب، درد، حافظه و درجه حرارت بدن ایجاد می کند. همچنین اختلال در سوخت و ساز بدن، افزایش ضربان قلب، فشار خون بالا Blood  Pressure ، تنش عضلانی، توهمات شنیداری Blood  Pressure و دیداری، غش و تعریق از عمده تأثیرات مواد روانگردان بر جسم است. تمامی داروهای مخدر و روانگردان، مغز و نواحی مخـتـلف بـدن را تـحت تـأثـیـر خـود قـرار می دهند و تعادل شیمیایی بدن را بر هم می زنند. 

 احساساتی که در پی مصرف  Consumpation اینگونه مواد در بدن ایجاد می گردد به عوامل چون زمان استعمال، خلوص مواد، میزان مصرف، چگونگی مصرف، سطح سلامتی، سن افراد و شرایط محیطی فرد مصرف کننده بستگی دارد. عوامل متعددی در سوء مصرف(سوء مصرف بدین معناست که اگر چه فرد نسبت به مواد اعتیاد و وابستگی ندارد، ولی آن را مصرف می کند( و اعتیاد به مواد مخدر مؤثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد فرد می شوند. عوامل فردی، خانوادگی و محیطی خاصی می توانند فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار دهند، هر چند تعداد این عوامل در هر فرد بیشتر باشد احتمال ابتلاء بیشتر می شود. نداشتن اعتماد به نفس، مورد خشونت قرار گرفتن، نگرش مثبت به اثرات مواد مخدر، خصوصاً روانگردانهای صنعتی و شیمیایی، نابسامانی خانواده، شکاف نسل ها، محله ی آلوده و جرم زا، منزلت اجتماعی، فقر و شکاف طبقاتی، ویژگی ها و شرایط دوران نوجوانی و جوانی، بحران هویت، افسردگی و ناراحتیهای روحی و روانی، اتفاقات ناخوشایند در زندگی، مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی، انزوا طلبی و گوشه گیری، کنجکاوی، لذت جویی Hodonism ، استقلال طلبی، بیکاری و نداشتن فعالیت اجتماعی، مصرف مواد توسط اعضای خانواده، تشنج و درگیری در خانواده و تأثیر دوستان و گروه همسالان از مهمترین عوامل رویکرد به مصرف مواد مخدر، قرصها و مواد روانگردان در نوجوانان و جوانان است.

 

 

 

1-توهم زاها(Hallucinations)
2-کانابیس یا شیره گیاه شاهدانه (CANNABIS)         
3-مواد مخدر                   
 4-سستی زاها (مسکنها خواب آورها)
 5-آرام بخش ها
6-چسب و مواد فرار (مواد استنشاقی)
 7-محرک ها
8- الکل ، توتون و قهوه(Neglected Invisible Drugs)

-1توهم زاها (Hallucinations)


تمدنهای بزرگ نمونه های فراوانی از استعمال موادی که ایجاد توهم می کنند عرضه داشته اند. مصرف قارچهای توهم زا در مراسم مذهبی در آمریکا، مصرف قارچهای مخدر و . توسط ساحران در آسیا و استعمال بعضی گیاهان برای جادوگری در اروپا نمونه های اندکی است از مواد متنوع و سنتی توهم زا، ولی اکنون اصطلاح توهم زا بیشتر به موادی اطلاق می شود که شامل (اسید لیسرژیک) بوده و دارای اثرات انبساط خاطر می باشند، مانند DMT , STP , LSD.
مواد توهم زا مجموعه ناهماهنگ و غیر متجانس از موادی را تشکیل می دهد که به گروههای متنوع شیمیایی و دارویی تعلق دارند، تبلیغات در مورد سو استفاده این مواد و اثرات ناشی از آن منجر به کنترل بین المللی بسیاری از انواع آن شده است.
این گروه از داروها به عنوان تضعیف یا تحریک کننده سیستم مرکزی اعصاب مورد استفاده قرار می گیرد.
مهمترین اثر آنها ایجاد تغییرات اساسی در حالات عاطفی، رفتاری، خلقی، و روانی فرد است. ایجاد حالات توهمی سمعی و بصری و تصورات موهوم که اغلب شبیه به رویاها و یا کابوسهای شبانه است، از جمله دیگر اثرات این گروه داروها می باشد.
توهم زاها برخی اوقات بنام (داروهای سایکوتو میمتیک یا سایکدلیک یا هلوسینوژن نامیده می شوند.)
شناخته شده ترین و رایج ترین نوع داروهای این گروه ال. اس. دی است.

 

 

داروهای توهم زا عبارتند از:
۱- ال. اس. دی   LSD
-2
پی. سی. پی PCP
-3
ام. دی. آ. MDA
-4
پی. ام. آ.  PMA
-5
تی. ام. آ    T M A
-6
دی. ام. تی D M T
-7
اس. تی. پی STP = دی. او. ام  DOM
-8
مسکالین یا پیوت  Mescaline – Peyote
-9
سیلوسین و سیلوسیبین Psilocin – Psilocybin

2 -کانابیس ها (Canabis)- حشیش و ترکیبات مشابه

این گروه از مواد به نام های ماری جوانا، علف ، گرس ، بنگ ، و غیره وجود دارد

در این دسته ماری جوانا یک توهم زا سبک محسوب می شود .

3-مخدرها  «مواد افیونی» Narcotics  و کیف آورها Euphorica :

دسته ای دیگر از مواد با ماده  مؤثر مورفین شامل : تریاک، هروئین می باشد که ریشه طبیعیشان خشخاش (گیاه خشخاشPapaver  Somniferum  حاوی آلکالوئیدی همچون مورفین، کدئین و پاپاورین و همچنین اسید مکونیک است. مورفین و کدئین «مسکن، خواب آور و ضد سرفه» هستند. همچنین از تریاک به عنوان مسکن، ضد سرفه، ضد اسهال و خواب آور استفاده می شود. مقدار زیاد مامیران در مصرف داخلی سمی است و به مقادیر درمانی، صفرا آور و در استعمال خارج، قرمز کننده پوست بدن می باشد. از این گیاه برای دو برابر کردن کروموزومها سلولها مورد استفاده قرار می دهند و مقادیر زیاد آن سمی است. گیاه دیگر این تیره شاهتره است که حاوی آلکالوئیدهایی همچون فومارین بوده و به عنوان برطرف کننده خارشهای جلدی و کمک به هضم غذا مصرف می شود. گیاه دیگر این تیره Corydalis sodida بوده و دارای آلکالوئیدهای همچون کوریدالین است که دارای اثر مخدر می باشد)است و به صورت شیمیایی و صنعتی به گونه ای تهیه می شوند که روی گیرنده های مورفین مغز مؤثر باشند و القاء بیحسی، کرختی، رخوت و خواب شدید را به دنبال دارند. مواد افیونی تنها به داروهایی از این نوع اشاره دارد که از گیاه خشخاش و از عصاره شیره خشخاش «پاپیور سامنی فروم Paparer  Somniferum » به دست می آیند و تضعیف کننده سیستم عصبی مرکزی اند. تریاک از گیاه خشخاش به دست می آید و منشأ مواد افیونی نیز از همین ماده است. مواد مخدر و افیونی شامل همه ترکیباتی می شود که پس از وارد شدن به درون ارگانیزم بتواند بر یک یا چند عملکرد آن اثر بگذارد، همچنین از نظر شیمیایی خاصیت تخدیر کننده و به عبارت بهتر نشئه آور Rapture داشته باشد. مواد مخدر افیونی و ترکیبات آن عبارتند از:

الف- تریـــاک
ب- کدیین
پ- مرفین
ت- هروئین
ث- متادون
ج- پتیدین (دمرول)
چ- پیرکدان
ح- دیلاودید
خ- دارون
د- دیفن اکسیلات (لوموتیل)
ذ- هیدرو مرفین
ر- هیدرو کدیین و کلیه داروهایی که هیدرو کدیین دارند

4-سستی زاها (مسکّن ها خواب آورها(

شامل آن گروه داروها و مواردی است که موجب کندی فعالیت سلسله اعصاب مرکزی می گردد و بر شعور و حس هوشیاری فرد اثر می گذارد. این گروه داروها معمولا به عنوان مسکن برای بر طرف کردن درد یا ایجاد خواب و آرامش، از بین بردن کششها و اضطراب و عصبانیت مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه مصرف زیاد آن ایجاد مسمومیت شدید، بیهوشی (کما) و سرانجام مرگ می کند. این مواد در اثر مصرف مداوم و منظم ایجاد وابستگی می نمایند. شاخص ترین دسته از این گروه را بار بیتوریک ها تشکیل می دهند. بار بیتوریک ها شامل داروهای زیر می باشند:
سکونال، فنوباربیتال، آمیتال (آمورباربیتال) ، متاکوالن (ماندراکس)، توینال (سکوباربیتال). گلوتیتمید (دوریدن)، میتی پریلون، پلاسیدین ، فلوراز پام، الکل (جزو گروه داروهای نامریی آورده شده است(

 

 

 

5-سرکوبگرها Depressan و خواب آورها Hypnotica :

سرکوبگرها و خواب آورها مخدرهایی هستند که درد را تسکین و آگاهی از مسائل را کاهش می دهند. جزء گروه مواد سستی زا، مسکن درد و شدیداً اعتیاد آورمی باشند و تضعیف کننده سیستم اعصاب مرکزی اند و معمولاً ایجاد حالت سرخوشی و نشاط می کنند. برخی از این مواد به صورت طبیعی وجود دارند و بقیه به صورت مصنوعی و شیمیایی در آزمایشگاهها ساخته   می شود. کاهـش انــرژی، افزایش ضـربـان قـلـب، سرعت تنفس، کاهش سرعت عکس العمل، خواب آور بودن و القاء حالت رؤیا از جمله اثرات سرکوبگرها بر بدن افراد مصرف کننده است. مشهورترین مواد و ترکیبات اعتیاد آور این گروه الکل «خمر آورها یا مست کننده ها Inebrianta »، مورفین (مورفین جزء مواد مخدر و افیونی است، اما از آن مشتقاتی تهیه می شود که سستی زا و مسکن درد هستند و جزء دسته سرکوبگرها  به حساب می آیند) است. مشتقات مورفین عبارتند از : آرامبخشهای مپرومیت Mepromate مانند : اکوانیل Equanil ، میلتاون Miltown. مسکن ها شامل : نارکوتیک ها Narcotics. گروه بنزودیازپینها شامل : «دیازپام ها، فلونیترازپام». مواد مصنوعی جانشین مورفین «شبه افیون» (واژه شبه افیون نامی برای همه داروهای دارای اثرات شبیه مورفین است. شبه افیونها به محلهای گیرنده شبه افیونی در مغز چسبیده و روی آنها عمل می کند. شامل گستره ای از مواد است که بعضی از آنها به صورت طبیعی به دست می آیند و بقیه از طریق ترکیب. شبه افیونهای طبیعی اشکال متعددی از شبه افیونهاست که اثرات شبیه تریاک و هروئین دارند و به وسیله مغز و غده هیپوفیز ساخته می شوند.) مانند : متادون Methadone ، دمرول Demerol. هیپنوتیک ها Hypnotics «خواب آورها» باربیوتوراتها Barbiturates مانند : امیتال Amytal ، نمبوتال Nembutal ، سکونال Seconal. غیر باربیتوراتها Nonbarbiturates مانند : برومیدها Bromides ، پارالدئید Paraldehyde ، کلرال هیدرات Chloral  hydrate ، اُکسی کنتین Oxycontin ، گاماهیدروکسی بوتیریک اسید Ganima  Hydroxy  Butyrate ، گلوتتماید Glutethimide ، کتامین Ketamine ، متاکوآلون Methadone. داروهایی نظیر باربیتوراتها و الکل موجب کاهش ترشح انتقال دهنده های عصبی و یا افزایش ترشح انتقال دهنده های بازدارنده می شوند و از انتقال مواد به گیرنده های دندریتی ممانعت به عمل می آورند و با اشغال محل گیرنده، مانع از تحریک یاخته گیرنده توسط انتقال دهنده های عصبی می شوند.

 

داروهای دوپینگی نیز جزء این دسته از مواد هستند. این داروها معمولاً در پنج گروه دارویی طبقه بندی می شوند که عبارتند از :

 

1.      داروهای محرک سیستم اعصاب مرکزی : از این دسته می توان آمفتامین، کوکائین، آفدرین، پسود، فلیل پروپانولامین و . . . را نام برد.

2.      داروهای مخدر : از این داروها می توان از هروئین، مورفین، متادون و . . . نام برد.

3.      استروئیدهای آنابولیک : داروهایی نظیر ناندرولون، تستوسترون، اُکسی متولون، استانوزولول و . . . در این گروه جای می گیرند.

4.      داروهای ادرارآور : در این گروه می توان از فوروسماید، تیازید، اسپیرونالاکتون و . . . نام برد.

هورمونهای پپتیدی وگلیکوپروتئینی وآنالوگهای آنها : داروهایی مانند: «هورمون رشد آریتروپویتین، داروهای بیحس کننده موضعی، کورتیکو ستروئیدها و بتابلوکرها» در این دسته جای می گیرند.

 

 

 

 

 

6-چسب  ومواداستنشاقی

 

فرارها در بسیاری از محصولات صنعتی مانند چسب هایی که سریع خشک می شوند، سوختنی های مثل بنزین، حلالها مانند استون و تینر رنگ و مواد پاک کننده یافت گردد. مواد فرار پس از استنشاق از طریق ششها وارد عروق می شوند و سپس به دیگر اندامهای بدن به خصوص مغز و کبد می رسند. معمولا پس از مصرف این مواد، به فرد احساس سرخوشی، سبک حالی، بی باکی و بی پروایی دست می دهد و خیالها روشن و واضح می شوند.
تنفس ، ضربان قلب و دیگر اعمال بدن به کندی می گراید. اگر مصرف کننده با قوطی پلاستیکی آن را از طریق بینی و دهان استنشاق کند، مرگ ناشی از خفگی ممکن است پیش آید، استنشاق و تنفس مداوم فرارها و چسب موجب آسیب به کبد و کلیه، پریدگی رنگ پوست، احساس ضعف و بی حالی، عدم توانایی تفکر صحیح، لرزش، عطش زیاد، کاهش وزن، تحریک پذیری، افکار پارانوئیدی، حالات تهاجمی و دشمنی می گردد. در مصرف طولانی استنشاق بنزین، میزان سرب خون را بالا می برد.
مصرف دائمی و مکرر موجب تحمل و نیاز فرد به افزایش مصرف برای ایجاد اثر مطلوب می گردد و می تواند وابستگی روانی و جسمی ایجاد کند. علائم و نشانه های ترک عبارتند از احساس سرما، لرزش بدن، توهمات، سردرد، دردهای شکمی، گرفتگی و اسپاسم عضلانی.

 

 

 

 

7-محرکها  Stimulate:

دسته ای از مواد اعتیادآور محرکها هستند که هم ریشه طبیعی دارند و هم ریشه صنعتی- شیمیایی. این گروه از داروها به عنوان محرک، ایجاد کننده هیجان و انرژی اند و موجب تحریک فعالیت سلسله اعصاب مرکزی می گردند و تضعیف کننده سیستم اعصاب مرکزی اند.

 

افزایش انرژی، هوشیاری ذهنی و فـعالـیـت جـسـمــانی، کاهش خستگی، سرکوب گرسنگی، افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون از جمله اثرات محرکها بر بدن است و معمولاً برای افزایش هشیاری، ایجاد تحمل زیاد برای بیدار ماندن به مدت طولانی، کاهش اشتهاء و ایجاد احساس نشاط به کار می روند و سبب وابستگی شدید روانی می شوند.  مشهورترین مواد و ترکیبات اعتیاد آور این گروه، آمفتامین ها و فرآورده های کوکا است. کوکا و مشتقات آن  شامل : کوکائین برف Cocaine، برگ کوکا، کراک Crack- Rack «با پختن کوکائین همراه با جوش شیرین ماده مخدر دیگری بانام کراک حاصل می گــردد که به آن مخدر اشراف می گویند»، برگ و ساقه برخی درختان مانند : خات و کراتم و ناس  می شود. کافئین Caffeine ، نیکوتین Necotine ، آمفتامین ها Amphetamines مانند : بنزدرین Benzedrine ، دکسدرین Dexedrine «دکستر آمفتامین» و متدرین Methedrine «متیل آمفتامین»، آمفتامین سولفات، متیل فنیدیت «ریتالین»، مت آمفتامین «که اکستاسی جزء اینهاست»، شیشه Speed «بـرای آن که آمفیتامین قابل دود کردن گردد آن را کریستالیزه می کنند که در این صورت به آن یخ یا شیشه می گویند» از جمله این مواد هستند. برخی از داروها مانند : «آمفتامین، کوکائین، نیکوتین و کافئین» به دلیل شباهتی که از لحاظ شکل سه بعدی با انتقال دهنده های عصبی دارند، موجب افزایش ترشح انتقال دهنده های عصبی در سیناپس و یا تحریک مستقیم گیرنده های دندریتی و در نهایت تحریک کلی دستگاه عصبی می شوند.

 

8-الکل ، توتون و قهوه = (Neglected Invisible Drugs
داروهای نامریی یا فراموش شده- که اصطلاحا در مورد الکل، توتون و قهوه به کار برده می شود در واقع به سه گروه از موادی اطلاق می گردد که به طور گسترده ای مورد مصرف عموم قرار می گیرند، ولی اکثریت قریب به اتفاق مصرف کنندگان تشخیص نمی دهند و یا غفلت می کنند که این مواد جزو داروها و مواد اعتیاد آور هستند.

این مواد شامل موارد زیر می باشند:
الف- الکل اتانول یا الکل اتیلیک (Ethylic Alcohol)
ب- توتون و دخانیات (نیکوتین
ج-  قهوه (کافئین (Coffee-Caffeine)

بازی‌هایی برای بهبود مهارت‌های کلامی کودک

بازی‌هایی برای بهبود مهارت‌های کلامی کودک
خراسان - مورخ چهارشنبه 1392/10/04 شماره انتشار 18584

علی رضا واقف – روان شناس کودک- زمانی که کودکان سخن گفتن را آغاز می کنند یکی از شیرین ترین و جذاب ترین تجربه های والدین شان را رقم می زنند. رشد تدریجی کودک در سخن گفتن و افزایش مهارت تکلم در سایه رفتار صحیح والدین صورت می گیرد. همان طور که والدین می توانند با رفتاری درست و رویارویی مناسب با کودک خردسالشان، رشد مهارت های رفتاری را در او بهبود ببخشند، می توانند مهارت های کلامی او را نیز تقویت کنند. در این شماره بازی هایی معرفی می شود که پدران و مادران می توانند به وسیله آن ها به رشد گفتاری فرزندشان کمک کنند.

1- بازی کشیده خوانی صداهای اصلی با یک نفس :از کودکان می خواهیم در قالب گروه های دو نفره صداهای اصلی را به صورت یک نفس و کشیده بیان کنند ، برنده بازی کسی است که به صورت طولانی تر ، صدا را بیان کند .

2 – بازی تلفظ درست :هر کودک باید جملات یا کلماتی را که عنوان می شود سه بار به صورت صحیح تکرار کند.مثال : ( خواجه تو چه تجارت می کنی ) ( قوری گل قرمزی ) ( فلفل ریزه میزه از زیر میز می ریزه )

3 - بازی تن صدا :روی تابلو یا یک کاغذ صداهای : اَ – اِ – اُ – ای – او – آ نوشته و از کودکان خواسته می شود به صورت هماهنگ با نشان دادن شکل هر صدا، آن صدا را از کم به زیاد و یا از زیاد به کم ، صداکشی کنند.

4 - بازی تقلید صدای اشیا :از کودکان خواسته می شود صدای اشیای مختلف مثل گاری ، خودرو ، قطار ، موتورسیکلت ، هواپیما ، جاروبرقی ، چرخ گوشت ، دزدگیر خودرو، زنگ تلفن و ... را تقلید کنند.

5 - بازی خواندن اشعار به صورت گروهی :یک ترانه یا سرود کودکانه پخش می شود و از کودکان می خواهیم قطعه پخش شده را با دقت گوش و به شکل گروهی تکرار کنند ، سپس همین کار را به صورت انفرادی انجام می دهیم.

6 - بازی مکالمه تلفنی :با استفاده از دو تلفن پلاستیکی ( و یا به صورت فرضی ) کودک با والدین و یا با مربی ، پلیس و آتش نشانی ، ارتباط تلفنی برقرار و صحبت می کند . کودکان دیگر، درباره مکالمه و نحوه بهتر شدن مکالمه هر کدام از کودکان نظر می دهند .

7 - بازی احوال پرسی و خداحافظی:دو کودک به عنوان دو دوست مقابل یکدیگر قرار می گیرند و از آن ها خواسته می شود که نحوه احوال پرسی و خداحافظی را به دوستان دیگر خود از طریق نمایش، نشان دهند در این بازی نحوه برخورد با کودکان ، بزرگسالان و احترام به دیگران و همچنین شیوه صحیح احوال پرسی و خداحافظی مورد نظر است.